بررسی دلایل رفع انحصار زبان انگلیسی در مدارس | درس عربی تنها برای پر کردن ساعت نباشد
تاریخ انتشار: ۲۶ آذر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۳۴۷۹۴۱
به گزارش خبرنگار تشکلهای دانشگاهی خبرگزاری فارس، انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی دانشگاه علامه طباطبائی(ره) در نشستی دلایل و نواقص موجود برای رفع انحصار زبان انگلیسی در مدارس را با حضور اساتید مرتبط بررسی کرد.
* یکی از چالشهای بزرگ وجود مدرسین ناکارآمد است
ربابه رمضانی عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در پاسخ به این سوال که چرا افراد بعد از مدرسه همچنان عربی بلد نیستند، بیان کرد: ما از اهدافی که برای زبان دوم تعریف میکنیم، خیلی عقب هستیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی گفت: اما آیا زبان عربی در کشور، ابزاری است برای رسیدن به این اهداف؟ آیا در همان مسیر جلو میرویم؟ مطمئنا این اتفاق نیفتاده است. در خصوص زبان عربی آنطور که باید و شاید در مسیر خود جلو نمیرود اما در خیلی از زمینهها نسبت به کشورهای دیگر خیلی جلوتر هستیم. اگر مقایسهای میان کشورهایی که بر آموزش زبان عربی تاکید دارند انجام دهید، میبینید که برنامهریزی ما در این مسیر خیلی جلوتر از آنهاست.
این استاد دانشگاه ادامه داد: دانشگاهها و مدارس ما بسیار جلوترند. آموزش زبان در هر رشته یا در هر زبانی یک امر نسبی است. اما باید مرحلهبندی کنیم، بینیم آیا باتوجه به اهدافی که در کلان کشور و در چشماندازهای مختلفی که برای آینده کشور تدارک دیده شده و در سند تحولی که تعریف شده جلو رفتهایم یا نه؟
وی افزود: به طور نسبی به اهداف مورد نظر رسیدهایم یعنی دانش آموزان ما درصدی از زبان عربی را آموختهاند. یکی از چالشهای بزرگ وجود مدرسین ناکارآمد است. گاهی زبان عربی توسط فردی که هیچ سنخیتی با زبان ندارد و صرف پر کردن زمان برای دبیر، درس داده میشود! همچنین ما هم زبان عربی را به یک شکلی تعریف میکنیم که بود و نبودش تفاوتی ندارد.
رمضانی ادامه داد: مشکل عمده ما در مدارس، عدم وجود متخصصینی است که جایگاه معتبری برای زبان عربی قائل نیستند. عمده اهدافی که برای آموزش زبان تعریف میکنیم عملاً قواعد محوری و آموزش سنتی را حاکم می بینیم مگر مدارس خاص.
* زبان عربی ۸۰۰ ساعت آموزش میطلبد!
حمیدرضا حیدری عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی هم در پاسخ به سوال فوق اظهار داشت: آنچه در اصل ۱۶ قانون اساسی آمده، یادگیری زبان عربی را از مقطع راهنمایی تا پایان دوره متوسطه ملزم میکند. آنچه در آنجا آمده دو نکته اساسی است که در واقع رویکرد آموزش زبان عربی را در مدارس مشخص میکند.
وی گفت: در اصل شانزدهم قانون اساسی آمده : 1. زبان عربی زبان فرهنگ و تمدن اسلامی است و 2. زبان فارسی در آمیخته با زبان عربی است. این رویکرد کلی برنامه را برای برنامهنویسان درسی مشخص میکند. در حالی که باید هدفگذاری کنیم. چند نگاه هدف از آموزش زبان عربی در نظام آموزش و پرورش وجود دارد؛ اما آیا هدف در واقع یادگیری مهارتهای زبان عربی است؟
این استاد دانشگاه تصریح کرد: مهارتهای چهارگانه زبان عربی اعم از گوش کردن، صحبت کردن، خواندن و نوشتن و یا اینکه به گونهای با زبان عربی برخورد کنیم که ابزاری باشد تا متون دینی و متون فرهنگی خودمان را بفهمیم و بتوانیم با متون فاخر زبان فارسی ارتباط برقرار کنیم.
وی گفت: هر دوی اینها به نوعی میتوانند ما را به هدفمان برسانند. اما نکته اساسی این است که باید بدانیم در نظام آموزش و پرورش با کدام یک از این روشها میتوان به هدف غایی رسید؟ آیا قرار است دانشآموزان ما در سمتوسو یادگیری مهارتهای زبان عربی قرار بگیرند یا اینکه آموزش و پرورش متکلف این موضوع نیست؟! محتوای آموزشی باید به گونهای باشد که دانشآموزان ما را به یادگیری و درک و فهم متون فرهنگ اسلامی نزدیک کند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: تدوین محتوای آموزشی تخصص میخواهد، اما وقتی وارد حوزه اجرا میشویم، مسائل اجرایی در اصول و اهداف سایه میاندازد. ما باید از خودمان سوال کنیم که آیا نظام آموزش و پرورش ما متکلف است به یاد دادن مکالمه عربی به دانش آموزان یا نه؟ بعضی میگویند الان زبان عربی را آموزش میدهیم، باید خود زبان را آموزش دهیم. (گوش کردن، صحبت کردن، خواندن و نوشتن) یک نگاه است؛ نگاه دوم، آموزش در راستای فهم متون دینی و فرهنگ اسلامی و یا زبان و ادب فارسی.
حیدری افزود: آموزش و پرورش میتواند تمهیداتی را اتخاذ کند تا دانشآموزان به سوی یادگیری مهارتهای زبان عربی بروند و محصلان در یک بازه زمانی ۶ ساله یعنی از هفتم تا دوازدهم بتوانند مکالمه کنند اخبار نگاه کنند، توانایی خواندن و نوشتن پیدا کنند. برای تحقق این هدف یک سری ساز و کارها نیاز دارد. در نظام آموزش و پرورش هدف گذاری کلی برنامه ریز درسی به هدف جزئی تبدیل میشود؛ هدف جزئی نیز به هدف رفتاری تبدیل میشود.
وی تاکید کرد: در استانداردهای آموزش زبان خارجی نکات مهمی وجود دارد. زبانها را به سه دسته: آسان، متوسط و دشوار تقسیم کردند. برای هرکدام ساعتهای مشخص و ابزار و امکانات مشخصی را درنظر گرفتهاند .درواقع زبان عربی نه جزو زبانهای ساده است و نه یک زبان دشوار. اما زبان ژاپنی، چینی و کرهای به دلیل رسمالخط و قواعد زبانی متفاوت جزو دسته دشوار است. زبان عربی جزو زبانهای متوسط است. دانش آموز ایرانی برای یادگیری زبان عربی مجبور به یادگیری الفبا نیست. زبان عربی یک زبان متوسط در استانداردهای جهانی است. حداقل هشتصد ساعت آموزش برای این زبان درنظر گرفته شدهاست.
* نباید درس عربی تنها برای پر کردن ساعت باشد
رمضانی در ادامه در مورد اینکه چه راهکارهایی برای بهبود کیفیت آموزش زبان عربی در مدارس وجود دارد، بیان کرد: با توجه به زیرساختهای موجود در سطح کشور، ما چندین موسسه با عنوان زبان داریم و محوریت اصلی مبتنی بر آموزش زبان انگلیسی است. تعریف ما از زبان عربی، تعریفی که منطبق بر آن چیزی که به دنبال آن هستیم نیست.
وی افزود: یک برنامه مصوب از سوی شورای عالی آموزش وزارت علوم تصویب شد، مبتنی بر این است: کسی که در همه مقاطع از دانشگاه فارغ التحصیل میشود و تخصص و رشتهاش زبان دوم است، باید بتواند احتیاجات وزارت امور خارجه، فرهنگ و ارشاد اسلامی، رسانههای مختلف گروهی و ادارات مختلف را پاسخگو باشد. تعدادی در کشورمان هستند که پیگیر میشوند و به اهدافشان میرسند. ولی آیا برای همگان اینگونه است؟ واقعا نیست.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: یکی از راهکارها این است که فرایندی که برای آموزش زبان داریم از طریق مدرس و دانشجوی پایدارسازی شود. آیا این دانشجو به اندازه خودش به این پایدارسازی اطلاعات توجه می کند؟ اطلاعات کمی مبادله می شود و به اندازه ای نیست که یک دانشجو فعالیت کند. دو شیوه را برای آموزش میتوانیم قرار دهیم: شیوه اول ساختارگرایی است. یعنی براساس ساختار زبان وارد شویم. سطوحی که در دانشگاهها تدریس میشود، مسائل و قواعد و نهایتا یک سیستم خیلی سنتی است. اگر این را به یک سیستم عملگرا یا کارکردگرا برگردانیم، به گونهای که مهارتهای چهارگانه تقویت شوند و سمتی برود که از نیروی فارغالتحصیلان استفاده شود و یا به استخدام آموزش و پرورش درآیند.
وی افزود: یکی از مشکلات ما، نبود نیروی متخصص است. گاهی در مدارس معلمی که میخواهند ساعتش را پر کنند، درس عربی را برایش میگذارند. پس باید زیرساخت را درست کنیم.
* خیلی نسبت به آینده دانشگاه فرهنگیان نگران هستم
همچنین حیدری در پاسخ به راهکارهای بهبود کیفیت آموزش زبان عربی بیان کرد: یک بحث زیربنایی در قسمت اجرا وجود دارد که نگاهی فرهنگی است و میتواند در موفقیت یا شکست آموزش زبان ما نقش اساسی داشته باشد. اگر ما نگاه خود را به این سمت ببریم که زبان عربی زبان قوم عرب است، سخت در اشتباهایم. قوم عرب جزو متحیرات ماست ولی اسلام و فرهنگ اسلامی، زبان قرآن و زبان اهل بیت، جزو صغائب ماست. پس زبان عربی را با این عنوان نگاه میکنیم.
وی افزود: زبان عربی در دانشگاه به اسم مهارتهای زبان عربی میگوییم. حال بخشی از آن زبان قرآن است، بخشی نگاه فرهنگی ما به زبان عربی است که باعث شده زبان عربی را یاد بگیریم. باید نگاه خود را به آموزش زبان عربی ارتقا بدهیم و آن را به عنوان زبان معرج نگاه نکنیم و به ملیگراهای عربی توجهی نکنیم.
این استاد دانشگاه ادامه داد: من خیلی نسبت به آینده دانشگاه فرهنگیان نگران هستم. دانشگاه فرهنگیان نباید فراموش کند که معلم برای نسل نوجوان و جوان پرورش میدهد. تربیت نیروی انسانی متخصص که تا حد زیادی به دانشگاه فرهنگیان که مسئولین دانشگاه باید به این موضوع توجه لازم را داشته باشند، برمیگردد. در سالهای گذشته ساعات آموزش بیشتر نشده بلکه کمتر هم شده است.
وی افزود: ما اگر بهترین برنامه و نیروی آموزش و متخصص را داشته باشیم، اما با این ساعات آموزش کم نمیتوانیم به اهداف خود دست پیدا کنیم. آموزش و پرورش، مولف کتب درسی است. در حوزه واژگان خوب کار کردند ولی در حوزه قواعد خوب عمل نشده و نباید آموزش زبان عربی قواعد محور باشد. با توجه به وضعیت علمی و وضع موجود، روشهای تدریس خلاق معلمان را میطلبد.
* شروع آموزش زبان عربی جلوتر از انگلیسی است
رمضانی با توجه به آمیختگی زبان عربی با زبان فارسی، اینکه چرا زبان عربی در مقاطع پایینتر تدریس نمیشود، بیان کرد: بنده این را قبول ندارم که زبان عربی در مدارس ابتدایی تدریس نمیشود. متون تعلیمات دینی و آموزش قرآن در مدارس به شکلی متفاوت نسبت به مقاطع بالاتر تدریس میشود. پایه آموزش زبان عربی در دبستان گذاشتهشده و شاید آموزش آن نسبت به انگلیسی جلوتر باشد، اما شیوههای نامناسب به شکلی است که از زبان عربی زده میشوند.
* ژاپن برای حفظ هویت خود زیان علم را بومی کرد
وی در توضیح اینکه عملکرد کشورهای دیگر در پیرامون یادگیری زبان دوم ، در مقایسه با کشور ما چگونه است اظهار داشت: ژاپن برای حفظ هویت زبان خود، زبان علم را زبان بومی کرد. یعنی تمامی اصطلاحاتی را که به زبان انگلیسی در تمام متون علمی منتشر شده را بومی کردند. هند و پاکستان زبان انگلیسی را زبان دانشگاه، زبان آموزش، مدارس و ... کردند ولی چرا پیشرفت چین و ژاپن را ندارند؟ زیرا سطح بالاتر جامعه آموزش دیده ولی در سطوح پایینتر جامعه رخنه نداشت و جامعه از رشد اجتماعی محروم شد.
* برای آموزش زبان دوم نباید زبان خودمان را هیچ بیانگاریم
این استاد دانشگاه تصریح کرد: زمانی میتوانیم به سراغ زبان دوم برویم که زبان فارسی در جایگاه واقعی خود قرار بگیرد و در مقامی که باید در ذهن قرار بگیرد، قرار داشته باشد. زبان دوم زبانی است که برای آن زحمت میکشند؟ اما، ما به راحتی زبان خود را کنار میگذاریم. یادگیری زبان دوم نباید خدشهای به زبان خودمان وارد کند.
* آموزش و پرورش موظف است بر اساس قانون اساسی عمل کند
حیدری در توضیح اینکه با وجود آمیختگی زبان عربی با زبان فارسی چرا زبان عربی در مقاطع پایینتر تدریس نمیشود بیان کرد: در قانون اساسی تصریح شده که آموزش رسمی زبان عربی از سال اول مقطع متوسطه اول شروع شود و تا پایان مقطع متوسطه دوم. سوال اینجا مطرح است که قانون اساسی از سال اول متوسطه آموزش و الزامی دانسته؟ آیا ما نمیتوانیم آموزش عربی را از ابتدایی آغاز کنیم؟ البته یک قاعده فقهی و اصولی داریم که اثبات شی نفی ما عدا نمیکند. اگر شروع آموزش از سال هفتم باشد به این معنا نیست که سال اول تا ششم را ممنوع کرده باشند.
* تعریف مجموعه کتابهای سرود آسمانی
وی افزود: آموزش زبان عربی در بعضی از مدارس غیرانتفاعی در مقطع ابتدایی هم صورت میگیرد. مدارس غیرانتفاعی چون آزادی عمل بیشتری دارند می توانند از سال اول ابتدایی یا حتی از پیشدبستانی آموزش زبان عربی را شروع کنند. مدتی است که شروع به تالیف مجموعه کتابهایی هستیم، تحت عنوان سرودهای آسمانی که به آموزش زبان عربی و قرآنی میپردازد .جلد سوم این کتاب در حال چاپ است و مشغول تعریف جلد چهارم آن هستیم. قرار است به مدارسی که علاقهمند به فعالیت در این حوزه هستند، بدهیم.
وی گفت: این طرح در صورت اجرا در مدارس نیاز به مدرس دارد. مدرسی که روشهای تدریس را یاد گرفته تا بتواند با بچه های دبستانی و پیش دبستانی ارتباط بگیرد. این طرح نیروی متخصص میطلبد و ما به دنبال دورههای تربیت مدرس برای این مجموعه هستیم.
* در بعضی از آموزشگاههای زبان انگلیسی بچهها در شش سالگی مثل بلبل صحبت میکنند
وی افزود: در این موسسات بچهها را از سه سالگی پذیرش میکنند و با روشهای طبیعی آموزش میدهند، زبان انگلیسی را در قالب بازی آموزش میدهند. این بچهها در سن ۶ سالگی مثل بلبل انگلیسی صحبت میکنند. اگر در زبان عربی سرمایهگذاری کنیم خانوادههایی هستند که مشتاق یادگیری زبان عربی به فرزندانشاناند در مقابل تهاجم فرهنگی غرب دوست دارند، بچههایشان را با آموزش زبان عربی به سمت فرهنگ و معارف اسلامی و معارف اهل بیت، واکسینه کنند.
* چرا زبان عربی و انگلیسی ما آنقدر ضعیف است؟
این استاد دانشگاه تصریح کرد: آموزش و پرورش از ابتدا شروع نکرد. زمانی که زبان فارسی در ذهن رسوخ کرد، یادگیری زبان دوم کار را دشوار میکند. در حالیکه بهترین زمان از ۳ سالگی تا ۶ سالگی است.
* زبان عربی همان زبان امام حسین(ع) است
وی گفت: ما برای امام حسین خیلی احترام قائلیم، اما نسبت به زبان عربی کوتاهی میکنیم. زبان عربی زبان اهل بیت و زبان قرآن است. اگر ما اسلام را قبول داریم همانطور که امام صادق ع) فرمودند: عربی را یاد بگیرید که زبان خداست و خدا با این زبان با خلقش صحبت میکند.
این استاد دانشگاه اظهار داشت: ما بچه مسلمان ها، ما بچه حزب اللهیها میگوییم این زبان عربی زبان عرب هاست و آن را نمیخواهیم! بحث را با مسائل سیاسی قاطی نکنید زبان عربی چیزی جدای از حکام عرب و مردم عرب است. اگر زبان عربی را زبان خدا و اهل بیت بدانیم با خیال راحت به دنبال یادگیری زبان عربی میرویم.
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: زبان عربی آموزش دانشجو استاد دانشگاه تصریح مهارت های زبان عربی آموزش زبان عربی نظام آموزش و پرورش یادگیری زبان عربی دانشگاه فرهنگیان زبان عربی زبان زبان انگلیسی زبان عربی قانون اساسی دانش آموزان زبان فارسی برای آموزش زبان دوم زبان خود اهل بیت سال اول زبان ها روش ها بچه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۳۴۷۹۴۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بررسی بودجه آموزش و پرورش در لایحه ۱۴۰۳/ همان چالش همیشگی باطعم بی قانونی!
برخی هنوز قادر نیستند نقش آموزش و پرورش را در پیشرفت همه جانبهی کشور درک کنند. نتیجه اش هم همین میشود که به هزینههای آن به عنوان هزینههای مصرفی نگریسته میشود در حالی که عین سرمایه گذاری است.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، ملیحه محمدیان *: آموزش و پرورش به عنوان یکی از مهم ترین نهادهای کشور است که امر خطیر تربیت و جامعه پذیر کردن نسل آینده را بر عهده دارد و توجه به آن به معنای مورد توجه قرار دادن امنیت ملی کشور میباشد؛ اما متاسفانه دچار کوچک انگاری شده است و به فرمایش مقام معظم رهبری "برخی هنوز قادر نیستند نقش آموزش و پرورش را در پیشرفت همه جانبه ی کشور درک کنند." و نتیجه اش هم همین میشود که به هزینه های آن به عنوان هزینه های مصرفی نگریسته میشود در حالی که عین سرمایه گذاری است. روشن است که اگر دولت توجه بیشتری به سرمایه گذاری بلند مدت داشته باشد درصد بیشتری از بودجه کشور را صرف آموزش و پرورش خواهد کرد.
بحث بودجه و کمبود آن، همان بحث تکراری سال های متوالی این وزارت خانه است که انگار نه تنها حل نخواهد شد بلکه هر ساله چالش های بیشتری ایجاد خواهد کرد. با وجود رشد حدودا ۱۷ درصدی در لایحه بودجه ۱۴۰۳ نسبت به قانون بودجه ۱۴۰۲ اما سقف و توزیع اعتبارات آن به گونه ای است که این وزارت خانه را نه تنها از قید مشکلات همیشگی و روزمرگی اش خارج نمیکند بلکه وقتی سهم آموزش و پرورش در لایحه بودجه ۱۴۰۲ از منابع عمومی دولت ۹/۸۳ درصد در نظر گرفته میشود در حالی که سال قبل ۱۰/۵۷ درصد بوده است طبیعتا بیش از پیش در همان چالش های روزمره خواهد ماند و توان لازم برای اقدامات تحولی را ندارد. در صورتی که قرار بود سهم بودجه آموزش و پرورش از کل بودجه عمومی به ۱۵ درصد نزدیک شود اما حالا باید دغدغه کم تر نشدن آن را داشت.
طبق بند الحاقی ۴ ماده ۹۱ لایحه توسعه هفتم، سازمان برنامه و بودجه باید سالانه سهم بودجه آموزش و پرورش از بودجه عمومی کشور را به گونه ای تنظیم کند که سهم اعتبارات غیر پرسنلی آموزش و پرورش تا پایان برنامه حداقل ۳۵ درصد از کل هزینههای های آموزش و پرورش باشد؛ اما انگار اکنون وزارت آموزش و پرورش همینکه بتواند صرفا حقوق پرسنل خود را پرداخت کند هنر کرده است و حتی بیم آن میرود کسری بودجه بیش از گذشته از جیب دانشجومعلمان تأمين شود. این کاهش بودجه در حالی است که بودجه برخی سازمان ها و دستگاه ها به طور نامتعارف و تبعیض آمیزی افزایش پیدا کرده است؛ به طور مثال هزینه وزارت امور اقتصادی و دارایی بیش از ۲۱۷ درصد و سازمان اداری و استخدامی ۱۵۰ درصد نسبت به سال گذشته افزایش یافته است در حالی که این وزارتخانه باکسری همیشگی خود قطعا سال مالی سختی را در پیش خواهد داشت و چالشهايي براي نظام آموزش و پرورش در سال پيشرو ايجاد خواهد شد كه توان مديريت تحولي و حل چالشهاي اساسي تعليم و تربيت كشور را از وزارتخانه آموزش و پرورش خواهد گرفت.
ازجمله اين مشكلات ميتوان به عدم برآورد دقيق حقوق و دستمزد و مطالبات فرهنگيان، عدم پوشش كامل هزينه هاي دانشگاه فرهنگيان، عدم تأمين متناسب هزينه هاي چاپ كتب درسي و عدم تأمين متناسب بودجه ساخت و تجهيز مدارس اشاره كرد. بودجه سال ١٤٠٣ ازآنجاكه نخستين سال از اجراي برنامه هفتم پيشرفت ميباشد، اهميتي ويژه دارد و توقع آن است كه برنامه ريزي مالي كشور را به سمتي سوق دهد كه به تناسب سال اول اجراي برنامه، به اهداف تعيين شده دست يابد. در حوزه آموزش و پرورش در برنامه هفتم پيشرفت پنج هدف «ارتقاي سرمايه انساني»، «تأمين كيفيت و عدالت آموزشي»، «جذب بازماندگان از تحصيل»، «اصلاح نظام مديريتي» و «تثبيت آموزش و پرورش به مثابه امر ملي» مدنظر قرار دارد که طبق این اهداف احکامی به تصویب رسید اما در لایحه بودجه ۱۴۰۳ اعتنای کاملی به تکالیف آمده در برنامه توسعه هفتم نشده است.
این چالش ها خیلی جدی گریبان گیر مرکز ثقل نظام آموزشی کشور یعنی دانشگاه فرهنگیان خواهد شد؛ بودجه دانشگاه فرهنگیان در لایحه ۱۴۰۳ در مجموع به میزان ۳۰/۷۰ درصد افزایش داشته و از ۴.۲ هزار میلیارد تومان در قانون بودجه ۱۴۰۲ به ۵.۵ هزار میلیارد تومان رسیده است و حدود ۶۳ درصد بودجه دانشگاه فرهنگیان از محل در آمد اختصاصی که کسر از حقوق معلمان است تامین میشود؛ با وجود پیش بینی ۳.۳ هزار میلیارد تومانی برای بودجه هزینه ای دانشگاه فرهنگیان توسط این دانشگاه اما بودجه هزینه ای در نظر گرفته شده برای این دانشگاه ۱.۶ هزار میلیارد تومان است.هرچند این افزایش بودجه به نسبت افزایش حقوق ۲۰ درصدی کارکنان در سال ۱۴۰۳ متناسب به نظر میرسد ولی با توجه به پیش بینی جذب و استخدام هیئت علمی جدید و نسبت دانشجو به هیئت علمی در این دانشگاه در کنار افزایش بیش از ۴۰ درصدی هزینه های غذا، تجهیزات و دیگر ملزومات؛ این دانشگاه را بیشتر از سال گذشته با بحران مالی مواجه خواهد کرد.
اعتبار مصوب درآمد اختصاصی دانشگاه فرهنگیان در سال ۱۴۰۲، رقم ۲،۷۴۹ میلیارد تومان بوده که در سال ۱۴۰۳ با افزایش ۲۵.۵ درصدی به رقم ۳،۴۵۰ میلیارد تومان افزایش پیدا کرده است که به همان معنای ۶۳ درصد درآمد اختصاصی است؛ اما نکته جالب تر آنجاست که در صورتی حدودا ۶۳ درصد بودجه دانشگاه فرهنگیان در سال ۱۴۰۳ از محل کسر از حقوق دانشجو معلمان تأمین خواهد شد که از سویی مطابق رأی دیوان عدالت اداری با استناد به اصل 22 قانون اساسی و تبصره 6 قانون متعهدین خدمت به وزارت آموزش و پرورش مصوب سال 1369، تصمیم به ابطال کسریات دانشجومعلمان مبتنی بر بند 18 صورت جلسه اولین نشست هیات امنای دانشگاه فرهنگیان مورخ 1391/04/24 شد و دیوان عدالت اداری در رای شماره 1919126 این مورد را به وزارت آموزش و پرورش ابلاغ کرد.
علی رغم الزام وزارت آموزش و پرورش و دانشگاه فرهنگیان برای اجرای رای هیات عمومی دیوان عدالت اداری و ابلاغ بخش نامه، اما همچنان این وزارت در راستای حذف کسریات ناعادلانه و غیرقانونی حتی بخش نامه ۱۴۰/۱۰۴ ابلاغی خود مورخ ۱۴۰۳/۱/۲۶ خود را که بنا بود درصد کسورات دانشجو معلم از سقف ۴۵ درصد به ۲۸ درصد کاهش پیدا کند را بعد از مدتی به دلایل نامعلوم حذف میکند. چه مصلحتی بالاتر از اجرای عدالت و حذف کسریات ناعادلانه وغیرقانونی است که باعث میشود این بخشنامه اینچنین حذف شود؟ بله شاید اساسا مسئله کسر ۴۵ درصد از حقوق دانشجو معلمان با بخشنامه حل شدنی نباشد و باید آن را در سند بودجه ای حل و فصل کرد که بیش از ۶۰ درصد بودجه دانشگاه فرهنگیان را از طریق محل درآمدهای اختصاصی کسر از حقوق قرار میدهد و این سوال ایجاد میشود که با این وجود چطور میشود ۴۵ درصد کسریات را به ۲۸ درصد کاهش داد و اصلا این فاصله ایجاد شده با چه اعتباری پر خواهد شد؟
در نتیجه تصویب بودجه با افزایش ۲۵.۵ درصدی درآمدهای اختصاصی عملاً به معنای اشتباه دربرآورد اعتبارات دانشگاه فرهنگیان و کسری شدید بودجه در سال پیش رو خواهد بود. و در آخر اینکه با توجه به تصمیماتی که این روزها مشاهده میشود از نایده گرفتن رای دیوان عدالت اداری مبتنی بر ابطال کسریات ناعادلانه تا اعمال مقرری بر حقوق دانشجو معلمان که طبق ماده ۱۰۰، ۷۱، ۷۲ و تبصره ۵ ماده ۱۳۷ قانون استخدام کشوری خلاف قانون بود و بی اعتنایی به احکام برنامه توسعه هفتم، به نظر میرسد دیگر نه قانون و نه برنامه های توسعه ضمانتی برای تغییر و تحول نخواهد بود؛ و اکنون که به راحتی احکام و قوانین به حاشیه میرود دیگر برای تغییر به چه چیزی محکم تر و بالاتر از قانون باید متوسل شد؟
*ملیحه محمدیان، معاون سیاست ورزی مرکز بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان کشور
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.